رساله لب اللباب در سیر و سلوک اولی الالباب (کتاب)رساله لب اللباب در سیر و سلوک اولی الالباب به لغت پارسی و بسیار موجز و نفیس است از تالیفات عارف کامل حضرت علامه آیتالله حاج سید محمد حسین حسینی تهرانی است. موضوع این رساله تهذیب اخلاق بر مبنای سیر و سلوک و طی سفرهای چهارگانه عرفانی است. ۱ - معرفی کتابمؤلف می فرماید: «اصل این رساله اولین دوره از درسهای اخلاقی و عرفانی است، که حضرت استاد گرامی ما علامه طباطبایی (روحی فداه) در سالهای ۶۹، ۱۳۶۸ هجری قمری در حوزه علمیه قم برای بعضی از طلاب بیان فرموده و این حقیر به عنوان تقریرات درس به رشته تحریر در آورده بودم و قرائت و مرور بر آن را در اوقات قبض و کدورت و خستگی، موجب تنویر روح و تلطیف جان خود می دانستم. اینک یک دوره بر آن مرور نموده با تنقیحات و اضافاتی آن را برای چاپ مهیا... می کنم.» [۱]
رساله لب اللباب، سید محمد حسین حسینی، ص۱۸.
[۲]
رساله لب اللباب، سید محمد حسین حسینی، ص۱۹.
آشنایان وادی معرفت با دیدن، شنیدن و خواندن این رساله به یاد رساله معروف و مشهور «تحفه الملوک در سیر و سلوک» منسوب به علامه بحر العلوم قدس سره، میافتند زیرا اساس و شالوده مطالب این رساله برگرفته از رساله تحفه الملوک است، حتی تعداد و ترتیب شرایط بیت و پنج گانه سلوک در هر دو رساله یکی است. که به احتمال قوی علامه طباطبایی قدس سره مباحث اخلاقی در جلسه مزبور را از روی همین رساله بحر العلوم مطرح می فرمودند. در واقع رساله لب اللباب تنقیح رساله تحفه الملوک است، بدین معنا که بیشتر عناوین و مطالب هر دو رساله همسان است، و پاره ای از مباحثی که مورد نظر حضرات علامه طباطبایی و علامه تهرانی قدس سره ما بوده است مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، و برخی از مسائلی که سؤال برانگیز بوده است، بطور کلی مطرح نشده است، در عوض در لابلای مطالب و جای جای مباحث در رساله لب اللباب لطایف و معارفی گنجانده شده است که در جای خود کم نظیر است و به رساله طراوت خاصی داده است که لازمه کتب و رسایل اخلاقی است.۲ - معرفی مؤلفمؤلف و مقرر بزرگوار این رساله در دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی به کوشش دکتر بهاء الدین خرمشاهی چنین معرفی گردیده است: «سید محمد حسین حسینی تهرانی علامهفقیه و عارف بزرگ معاصر در ۲۴محرم الحرام ۱۳۴۵ ق در تهران زاده شد. مقدمات را نزد پدر و عمویش فرا گرفت و در سال ۱۳۶۳ ق (۱۳۲۴ ش) به حوزه علمیه قم رفت و به فراگیری سطح مشغول شد. سپس به درس فقه مرحوم بروجردی و درس اصول مرحوم محقق داماد و درس تفسیر و فلسفه و کلام و اخلاق مرحوم علامه طباطبایی حاضر شد. مؤلف در سال ۱۳۷۰ ق برای تکمیل دروس خود به نجف کوچ کرد و مدتی طولانی از درسهای تفسیر و اصول مرحوم خویی و فقه مرحوم شاهرودی و درس فقه و اصول مرحوم شیخ حسین حلی بهره برد. در سال ۱۳۷۷ ق به تهران بازگشت و در مسجد آبا و اجدادی خویش به امامت جماعت پرداخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مشهد مقدس مهاجرت کرد و به تالیف، تدریس و تربیت شاگردان اشتغال جست. تالیفات آن مرحوم بیش از چهل عنوان و در هفتاد و پنج جلد است. آن مرحوم سرانجام در سن ۷۱ سالگی در نهم صفر ۱۴۱۶ ق (۱۷تیرماه ۱۳۷۴ ش) بدرود حیات گفت و پیکر پاکش پس از تشییع جنازه و نماز به امامت آیت الله بهجت در صحن مطهر رضوی به خاک سپرده شد.» [۳]
دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، بهاء الدین خرمشاهی، ج۱، ص۹۴۰.
۳ - معنای سیر و سلوک۳.۱ - لغت نامه دهخدالغت نامه دهخدا واژگان سیر و سلوک و سفر را چنین معنی نموده است: ۱. «سیر یعنی گشت و تفرج و گردش و سفر و سیاحت... نزد صوفیان بر دو معنی اطلاق می شود یکی سیر الی الله و دیگری سیر فی الله. سیر الی الله نهایت دارد و آن این است که سالک چندان سیر کند که خدا را بشناسد و چون خدا را شناخت سیر تمام شود و ابتدای سیر فی الله حاصل شود و سیر فی الله را انتها و غایت نیست. و اول درجه از درجات سیر خروج از تنگنای جهان است. و اول مقامی که در طریق سیر از آن عبور می کنند مقام توبت است که آن را «باب الابواب» گویند، و در سیر اول حجابها برطرف شود و در سیر دوم حجابها بسوزد. [۴]
لغت نامه دهخدا، ج۸، ص۱۲۲۳۹.
۲. «سلوک یعنی راه رفتن. راه سپردن.... سلوک کردن یعنی سفر کردن. رسم و عادت کسی را پیروی نمودن. در عرفان سلوک طی مدارج خاص را گویند که همواره سالک باید طی کرده تا به مقام وصل و فنا برسد که از جمله مدارج توبت و مجاهدت و خلوت و عزلت و ورع و زهد و صمت و خوف و رجا و حزن و جوع و ترک شهوت و خشوع و تواضع است... و به اصطلاح صوفیان طلب تقرب حق تعالی است.» [۵]
لغت نامه دهخدا، ج۸، ص۱۲۱۱۱.
۳. «سفر در مقابل حضر یعنی بریدن مسافت... سفر در اصطلاح عرفا توجه دل است به سوی حق و اسفار چهار است: ۱. سیر الی الله. ۲. سیر فی الله. ۳. ترقی به عین حق جمع و حضرت احدیت است که مقام «قاب قوسین» است. ۴. سیر بالله عن الله است. [۶]
لغت نامه دهخدا، ج۸، ص۱۲۰۵۰.
۳.۲ - اسفار ملا صدراحکیم الهی و فیلسوف ربانی صدر الدین شیرازی معروف به آخوند ملا صدرا در کتاب معروف اسفار، سفرهای چهارگانه را چنین بیان نموده است که ترجمه اش را نقل می نماییم: «برای سالکان از عرفا و اولیا چهار سفر می باشد، سفر اول: سفر از خلق به حق است، و سفر دوم: سفر به حق در حق است، و سفر سوم: مقابل سفر اول است زیرا سفر از حق به خلق با حق است، و سفر چهارم: از جهتی مقابل سفر دوم است زیرا سفر به حق در خلق است.» ۳.۳ - متون اصیل عرفانیدر متون اصیل عرفانی همچون فتوحات مکیه تالیف شیخ اکبر محیی الدین بن العربی و شرح فصوص الحکم تالیف علامه داود قیصری و مصباح الانس تالیف ابن فناری، از سفرهای سه گانه بحث نموده اند و از سفر چهارم هیچ سختی به میان نیاورده اند و این بخاطر دقت و ظرافتی است که در عرفان وجود دارد ولی در اخلاق و حکمت متعالیه مطرح نیست. زیرا سالک و عبد در سفر چهارم که مقام ارشاد و هدایت خلق به حق با حق است، هیچ تعین و اختیاری از خود ندارد و بنده محض است که تمام افعال و صفات و ذات او مظهر تام و تمام افعال و صفات و ذات حق تعالی است، قال الله تعالی: «و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی.». و او از روی هوس سخن نمی گوید، آن نیست مگر وحیای که وحی میشود. نکته لطیفی که بزرگان تفسیر و عرفان از این آیه کریمه استفاده نموده اند این است که چرا نطق و سخن مطرح است نه فعل یا صفت، رازش این است که اگر عبد خدا کلامش وحی الهی باشد و زبان و سخن را که با اندک غفلتی لغزش می کند، کنترل کرد افعال و صفات و ذات او بطور حتم در تحت تدبیر خدا و وحی الهی است، و از طرفی گفتار تابع کردار و کردار تابع پندار است پس اگر گفتار عبد، الهی و وحیانی شد کردار و پندار او نیز الهی و وحیانی خواهد بود، و از این رهگذر است که به چنین بنده ای لقب عبدالله و عبده عطا فرموده اند. قال الله تعالی: «و انه لما قام عبدالله یدعوه....». و چون بنده خاص خدا حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم برای آنکه خدا را بخواند قیام کرد... و ایضا قال الله تعالی: «فاوحی الی عبده ما اوحی.» پس خدا به بنده خود وحی فرمود آنچه را که هیچ کس درک آن نتواند کرد. . اینک برای تکمیل بحث، ترجمه عبارات عرفا پیرامون اسفار ثلاثه و سفرهای سه گانه را نقل می نماییم: «سفر عبارت از توجه دل به حق تعالی است و سفرها سه تاست، اول: سیر به سوی حق از منازل نفس تا نهایت تجلیات اسمائی. دوم: ترقی و صعود به عین الجمع و حضرت ذات احدیت است. سوم: سیر بالله از الله است برای تکمیل که همان بقا بعد از فنا است.» [۱۲]
شرح فصوص الحکم، داودقیصری، ص۲۵۲.
[۱۳]
شرح فصوص الحکم، داودقیصری، ص۲۵۳.
۴ - ساختار رسالهاین رساله از یک مقدمه و یک معرفت اجمالی و سه شرح اجمالی و تفصیلی تشکیل شده است، که عناوین تفصیلی هر یک از مقاصد بالا به شرح زیر است: ۱. مقدمه مؤلف در بیان فطری بودن گرایش به عوالم غیبت ، صراط مستقیم یعنی جمع میان ظاهر و باطن، دعوت قرآن کریم به تعقل و تزکیه با هم، توصیه صدر المتالهین به خضوع قلب همراه با فراگیری علوم عقلی ، سلسله عرفای یک قرن اخیر و سبب تدوین رساله حاضر است. ۲. معرفت اجمالی و طرح کلی سلوک الی الله در بیان گرفتاری بشر در ظلمت مادیت، سیر و سلوک در اصطلاح عرفا، صعوبت عبور از عالم برزخ و کثرت انفسیه، ورود سالک به عالم روح، مقصد سالک ملازمت با وجه الله است،مراقبه و مراتب و آثار آن، مقصود عرفا از «حی»، مشاهده سالک نفس خود را، مشاهده سالک اسماء و صفات ذات باری تعالی را، استغراق در ذات ربوبی و بقا به معبود، مقام توجه به عالم کثرت در عین شهود عوالم ربوبی، علت عدم وصول همگان به کمالات انسانی، نارسا بودن الفاظ در بیان حقایق انوار تجردیه و عوالم ربوبی، عالم خلوص و اقسام آن، خصوصیات و آثار خلوص ذاتی، وارستگی از عوالم کثرت از لوازم ابتدایی سلوک است، قطع علاقه از ذات خود، لزوم عنایات خاصه الهی در غلبه کامل در جنگ انفسی، لزوم متابعت کامل از جمیع احکام شرعیه در تمام مراحل سلوک،عبادت افراد کامل و واصل به جهت تقرب نبوده بلکه لازمه کمال آنان است و ذکر اجمالی عوالم مقدم بر عالم خلوص در قرآن. ۳. شرح تفصیلی عوالم مقدم بر عالم خلوص در بیان اسلام اکبر،ایمان اکبر،هجرت کبری، جهاد اکبر، اسلام اعظم، ایمان اعظم، هجرت عظمی، جهاد اعظم، موت ارادی ، مزیت سالکان امت اسلام بر سالکان امتهای گذشته، مقام «صلوح» و اقسام صلاح. ۴. شرح اجمالی طریق و کیفیت سلوک الی الله در بیان لزوم جستجوی دلیل در اثبات حقایق دین، تاثیر تضرع و ابتهال در حصول ایمان به عالم معنا، گفتگوی حضرت ادریس علیه السلام با حضرت علامه طباطبایی در خواب، هدایت خداوند کسانی را که صمیمانه خواهان هدایت اند، علم و عمل مورث یکدیگرند، لزوم رسانیدن حظ ایمانی هر یک از اعضای بدن، نبودن حزن و خوف برای سالک پاک باخته، سیر در عالم ملکوت منافات با بودن در دنیا ندارد،ادعیهائمه علیهمالسّلام صرفا جنبه ارشادی نداشته است. ۵، شرح تفصیلی طریق و کیفیت سیر الی الله و شرایط لازم سلوک در بیان ترک عادات و رسوم و تعارفات، عزم، رفق و مدارا، وفا، ثبات و دوام،مراقبه، محاسبه، مؤاخذه، مسارعت، ارادت، ادب نگاهداشتن،نیت، صمت، جوع و کم خوری، خلوت، سهر (شب زنده داری)، دوام طهارت، مبالغه در تضرع، احتراز از لذایذ، کتمان سر،شیخ و استاد، ورد، نفی خواطر،ذکر و فکر. ۵ - منابع مقاله۱. قرآن کریم، ترجمه استاد مرحوم الهی قمشهای، چاپ دوم، قم، انتشارات دار الحکمه، ۱۴۱۴ ه ق. ۲. الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، صدر الدین محمد الشیرازی، چاپ دوم، قم، مکتبه المصطفوی، تابستان ۶۸، ۹ ج، ج۱. ۳. دانش نامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاء الدین خرمشاهی، چاپ اول، تهران، انتشارات دوستان، ناهید، پاییز ۱۳۷۷، ۲ ج، ج۱. ۴. شرح فصوص الحکم، داود قیصری، موجود در نرم افزار کتابخانه نور، عرفان (۱)، تهیه شده در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. ۵. لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، چاپ اول، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، با همکاری انتشارات روزنه، بهار ۱۳۷۳، ۱۴ ج، ج۸. ۶ - پانویس
۷ - منبعنرم افزار نور الجنان، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. ردههای این صفحه : کتاب شناسی | کتب اخلاقی
|